تاریخچه و رازهای کمترشنیدهشدهی Harvest Moon: Back to Nature
اگر بچگیات با پلیاستیشن و حافظهی ۱ مگ بوده، احتمالاً اسم
Harvest Moon: Back to Nature برایت فقط یک بازی نیست؛ یک حس کامل نوستالژی است.
در این پست هم به تاریخچه و ایدهی پشت این نسخه میرسیم، هم به چند نکته و راز مخفی که خیلی از بازیکنهای معمولی هیچوقت سراغشان نمیروند.
Back to Nature در یک نگاه
- نام: Harvest Moon: Back to Nature
- سال انتشار: ۱۹۹۹ (ژاپن)، ۲۰۰۰ (آمریکا)، ۲۰۰۱ (اروپا)
- پلتفرم اصلی: پلیاستیشن ۱ (بعداً روی PSP و PSN هم عرضه شد)
- سازنده (Developer): Victor Interactive Software
- ناشر (Publisher) در غرب: Natsume
- جایگاه در سری: اولین Harvest Moon روی کنسول غیر نینتندو و یکی از قسمتهای کلیدی سری اصلی
شخصیتهای بازی از نظر ظاهر و حالوهوا تا حد زیادی شبیه شخصیتهای
Harvest Moon 64 هستند، اما روابط خانوادگی، دیالوگها و بعضی جزئیات داستانی تغییر کردهاند.
در نتیجه با اینکه چهرهها آشنا به نظر میرسند، داستان و فضای احساسی بازی، حس جدیدی میدهد.
ایدهی اصلی سری: از شهر به دل طبیعت برگرد
یاسوهیرو وادا (Yasuhiro Wada)، خالق سری، در مصاحبههای مختلف توضیح داده که ایدهی
Harvest Moon از تضاد بین زندگی شهری و کودکیاش در روستا آمده است.
او میخواست یک بازی بسازد که محورش خشونت و مبارزه نباشد، بلکه روی کارهای روزمره، خانواده و روابط انسانی تمرکز کند.
به گفتهی خودش، در بیشتر قسمتهای سری، بازی با یک نوع فقدان شروع میشود:
مرگ یکی از اعضای خانواده، از دست رفتن مزرعه یا جدا شدن از خانهی قدیمی؛
و بازیکن در طول بازی تلاش میکند دوباره یک زندگی تازه، یک خانوادهی جدید و یک «خانه» واقعی برای خودش بسازد.
همین پیام در خود عنوان بازی هم دیده میشود:
Back to Nature – یعنی «بازگشت به طبیعت».
برگشتن از شلوغی شهر، استرس و عجلهی دنیای مدرن، به سمت مزرعه، خاک، فصلها و زندگی سادهتر.
از یک پورت ساده تا یک بازی کاملاً جدید
در مراحل اولیهی ساخت، این بازی با نام کاری
“Bokujou Monogatari: Return to the Ranch”
شناخته میشد و قرار بود عملاً یک پورت کامل Harvest Moon 64 روی پلیاستیشن باشد.
اما در روند توسعه، تیم سازنده تصمیم گرفت فقط به یک پورت ساده قانع نشود:
- از ظاهر و سبک هنری Harvest Moon 64 استفاده کردند،
- اما روابط خانوادگی، دیالوگها، رویدادها و ترکیب کلی شهر و اهالی را تغییر دادند،
- و در نهایت بازی تبدیل شد به چیزی که ما امروز با نام Back to Nature میشناسیم؛
نه یک پورت مستقیم، بلکه یک نسخهی جدید در همان فضا.
به همین دلیل است که اگر هم HM64 را تجربه کرده باشی، هم BTN را، احساس میکنی
انگار در «یک دنیای موازی» با همان آدمها ولی زندگیهای متفاوت قدم میزنی.
داستان Back to Nature: سه سال برای نجات خاطرهی پدربزرگ
نسخهی پسر
در نسخهی اصلی (پسر)، داستان به این شکل پیش میرود:
- وقتی بچه بودی، یک تابستان را در مزرعهی پدربزرگ در دهکدهی Mineral Town گذراندی.
- در آنجا با یک دختر همسن خودت و سگ پدربزرگ دوست شدی و خاطرهی فوقالعادهای ساختی.
- پایان تابستان مجبور شدی به شهر برگردی، اما به آن دختر قول دادی که یک روز دوباره برمیگردی.
- سالها بعد، پدربزرگ از دنیا میرود و تو برای گرفتن میراثش، دوباره به Mineral Town برمیگردی.
- مزرعه تقریباً نابود شده، علفهای هرز همه جا را گرفته و حیوانی باقی نمانده است.
- شهردار و اهالی تصمیم میگیرند به تو سه سال فرصت بدهند:
اگر در این مدت مزرعه را سرپا کنی و رابطهی خوبی با مردم دهکده بسازی، میتوانی برای همیشه در آنجا بمانی؛
وگرنه باید دهکده را ترک کنی.
پایان سه سال، بسته به عملکردت، متفاوت خواهد بود:
از بهترین پایان که در آن میمانی، مزرعهات عالی شده و ازدواج کردهای، تا پایانهای تلختر که در آن مجبور میشوی دهکده را ترک کنی.
نسخهی دختر (Harvest Moon for Girl)
نسخهی دختر که در ژاپن منتشر شد، داستان کمی متفاوتی دارد:
- شخصیت اصلی دختر جوانی است که در حادثهی غرق شدن کشتی، تنها بازمانده میشود.
- امواج دریا او را به ساحل Mineral Town میرسانند.
- اهالی دهکده و شهردار، برای کمک به او، یک مزرعهی رهاشده را در اختیارش میگذارند تا بتواند زندگیاش را از نو بسازد.
- اگر ازدواج کند، همسرش همان پسری است که روز اول او را در ساحل پیدا کرده بود.
گیمپلی و طراحی: حلقهی روزمرهای که اعتیاد میآورد
یکی از دلایلی که Back to Nature اینقدر ماندگار شده، طراحی هوشمندانهی چرخهی روزمرهی بازی است؛
ترکیبی از مدیریت زمان، منابع و روابط اجتماعی.
-
چرخهی روز و فصلها:
زمان فقط وقتی در فضای باز هستی حرکت میکند.
باید بین کارهای مزرعه، معدن، ماهیگیری، خرید، فستیوالها و معاشرت با اهالی شهر، همیشه تعادل برقرار کنی. -
مدیریت انرژی بهجای خون:
خبری از نوار HP مثل بازیهای اکشن نیست.
خستگی را از روی حالت چهرهی شخصیت و غش کردن ناگهانیاش میفهمی؛
اگر زیادی کار کنی، ممکن است چند روز بیمار شوی. -
اهمیت روابط:
دوستی با اهالی، رویدادهای مخفی، و ازدواج نقش مهمی در بازی دارند.
فستیوالها فقط یک «اکسترا» نیستند؛ روی امتیاز اجتماعی و بعضی پایانها تأثیر میگذارند.
همین ترکیب مدیریت منابع و روابط، فرمولی شد که در
Friends of Mineral Town
و حتی در ریمیک
Story of Seasons: Friends of Mineral Town
هم ادامه پیدا کرد.
نسخهها، پورتها و تأثیر روی سری
-
Harvest Moon for Girl (PS1):
نسخهی مخصوص شخصیت زن، که فقط در ژاپن برای پلیاستیشن ۱ منتشر شد. -
Harvest Moon: Boy & Girl (PSP):
پورت کامل Back to Nature بههمراه نسخهی Girl روی یک UMD برای PSP؛
این نسخه به بازیکن اجازه میدهد در هر دو نقش، ماجراجوییاش را در Mineral Town تجربه کند. -
نسخههای گیمبوی ادونس:
داستان و ساختار Back to Nature به شکلی بازآفرینیشده در
Friends of Mineral Town
و
More Friends of Mineral Town
روی گیمبوی ادونس برگشت. -
ریمیک مدرن:
بعدها این نسخهها با نام
Story of Seasons: Friends of Mineral Town
روی پلتفرمهای جدیدتر مثل نینتندو سوییچ و PC عرضه شدند.
به خاطر تمام این بازاستفادهها و نسخهها، شهر Mineral Town عملاً به یکی از «نمادینترین» لوکیشنهای کل سری تبدیل شده است.
رازها و نکات مخفی که خیلیها نمیدانند
حالا میرسیم به بخش جذاب ماجرا: نکتهها و رازهایی که اگر فقط عادی بازی را تمام کرده باشی، احتمالاً هیچوقت ندیدی.
۱. الههی برداشت (Harvest Goddess) و هدیههای پنهان
جلو آبشار، یک حوضچه کوچک هست. اگر محصولات مزرعه (مثلاً سبزیجات یا محصولات لبنی) را داخل آن بیندازی،
الههی برداشت ظاهر میشود و ازت تشکر میکند.
اگر این کار را چند بار تکرار کنی:
- بعد از چند هدیه، یک Power Berry دریافت میکنی.
- در دفعات دیگر، محبت دختر مورد علاقهات بیشتر میشود.
- گاهی هم آیتمهای کمیاب یا پولی به تو میدهد.
اگر در طول بازی مرتب برایش هدیه ببری، حتی میتواند بعضی روزها را برایت آفتابی یا بارانی کند تا کارهایت راحتتر بشود.
۲. کاپا و Mystic Berry – موجود افسانهای در دریاچه
در بهار، اگر بعد از ساعت ۱۱ صبح، یک خیار را در دریاچهی کوه (نزدیک ورودی معدن زمستانی) بیندازی،
موجود افسانهایای به نام Kappa ظاهر میشود.
اگر سه بار برایش خیار قربانی کنی، به عنوان تشکر به تو
Mystic Berry
میدهد؛ این میوه برخلاف Power Berryهای معمولی، روی خستگی (Fatigue) تأثیر میگذارد
و آن را بهطور محسوسی کم میکند.
۳. جشن چای پریها و چای افسانهای
در روزهای آفتابی بهار، اگر بین ساعت ۳ تا ۴ عصر به خانهی
Harvest Sprites
بروی و به هر کدامشان هدیهی محبوبشان (مثل آرد) را بدهی، یک رویداد مخفی فعال میشود.
آنها تو را به مهمانی چای دعوت میکنند و در پایان، به تو
Relaxation Tea Leaves
میدهند. با این برگها میتوانی چای مخصوص درست کنی که برای فستیوال آشپزی یکی از بهترین دستورهاست.
۴. تخممرغ آبگرم (Spa-Boiled Egg)
اگر یک تخممرغ معمولی یا طلایی را برداری، پشت
چشمهی آبگرم
در کوه بایستی و آن را داخل آب بیندازی، بهطور خودکار به
Spa-Boiled Egg
تبدیل میشود.
این نوع تخممرغ یکی از هدیههای مورد علاقهی خیلی از اهالی دهکده است و برای بالا بردن محبت آنها فوقالعاده کاربردی است.
۵. عطر (Perfume) و رویداد بعد از طوفان
بعد از یک طوفان شدید (Hurricane) اگر به ساحل بروی و با
Kai
رابطهی خوبی داشته باشی، یک رویداد ویژه فعال میشود.
در پایان این رویداد، بین انتخاب یک بطری خالی معمولی یا
Perfume
حق انتخاب داری. بطری هیچ کاربرد خاصی ندارد، اما عطر هدیهای بسیار ارزشمند برای دخترهاست و محبتشان را به سرعت بالا میبرد.
۶. چشمهی آبگرم و سوءاستفادهی حرفهای از سیستم زمان
یک ترفند حرفهای در Back to Nature این است که از چشمهی آبگرم برای حداکثر کردن
زمان کار مفید استفاده کنی.
- هر دقیقهای که در چشمه میمانی، مقدار زیادی Stamina برمیگردد و Fatigue کم میشود.
- میتوانی تا نزدیک ۴ صبح کار کنی، بعد برای یک ساعت به چشمه بروی، سپس برگردی خانه و قبل از ۶ صبح بخوابی.
- به این ترتیب، در یک روز، تقریباً دو برابر حالت عادی کار انجام میدهی بدون اینکه بیمار شوی.
۷. درخت تنها روی Mother’s Hill و Power Berry مخفی
روی Mother’s Hill، یک درخت سدار تنها وجود دارد.
اگر با تبرت شروع به قطع کردنش کنی، ناگهان درخت با تو صحبت میکند
و ازت خواهش میکند این کار را انجام ندهی.
اگر گزینهی «نمیبرمش» را انتخاب کنی، درخت به نشانهی تشکر یک
Power Berry
به تو هدیه میدهد.
این یکی از زیباترین جاهایی است که پیام «با طبیعت مهربان باش» بهصورت مستقیم در گیمپلی بازی دیده میشود.
۸. همهی Power Berryها و تبدیل شدن به یک ماشین کار
در مجموع، ۱۰ Power Berry در بازی وجود دارد که حداکثر Stamina را از ۱۰۰ به ۲۰۰ میرسانند.
هرکدام را باید با روش خاصی پیدا کنی؛ مثلاً:
- برنده شدن در مسابقهی شنا در ساحل،
- خرید از کانال خرید تلویزیون،
- ماهیگیری در نقاط خاص،
- پیدا کردنشان در معدنها،
- هدیه گرفتن از بعضی اهالی مثل Anna وقتی گلهای زیادی کاشتهای،
- خرید با مدالهای مسابقهی اسبسواری، و غیره.
وقتی همهی آنها را بگیری، عملاً به یک «ماشین کار» تبدیل میشوی و میتوانی ساعتها در روز بدون غش کردن و بیمار شدن کار کنی.
۹. شایعهها و چیتهای دروغین قدیمی
سالها بین بازیکنها شایعهها و «چیت»های زیادی دربارهی Back to Nature پخش شده بود؛
خیلی از آنها بعداً توسط راهنماهای دقیقتر رد شدند. مثلاً:
-
سگ در گلخانه:
شایعه این بود که اگر در شب طوفان، سگت را در گلخانه بگذاری، گلخانه هرگز خراب نمیشود.
در حالی که گلخانه میتواند نابود شود و سگ بعداً بیرون در مزرعه سرگردان پیدا میشود. -
آبپاش بینهایت:
شایعه دیگر میگفت اگر آبپاش را از برکهی زیر معدن زمستان پر کنی، هیچوقت خالی نمیشود.
اما ظرفیت آبپاش همیشه محدود است و این شایعه کاملاً اشتباه است. -
فنس سنگی ضد سگ:
سنگهای کوچک را میشود به جای چوب برای حصار استفاده کرد و این حصار برای حیوانات مزرعه جواب میدهد،
اما سگهای وحشی خیلی راحت از رویشان رد میشوند؛ پس برای خواباندن حیوانات بیرون از طویله امن نیست.
جمعبندی
Harvest Moon: Back to Nature فقط یک بازی مزرعهداری ساده نیست؛
ترکیبی است از خاطره، طراحی هوشمندانه، فلسفهی «بازگشت به طبیعت» و کلی راز و نکتهی ریز
که با هر بار تجربه، چیز تازهای برای کشف کردن جلویت میگذارد.
اگر هنوز سیوهای قدیمیات را داری، شاید وقتش باشد یکبار دیگر به Mineral Town برگردی،
پوتینهایت را گِلی کنی، و ببینی اینبار چه رازهای جدیدی از دل مزرعه بیرون میکشی.
